تاریخی
فاطمه سمیعی؛ حسن زندیه
چکیده
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورتهای پروژهی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن میدانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرتگیری گفتمانهای ...
بیشتر
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورتهای پروژهی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن میدانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرتگیری گفتمانهای رقیب حکومت و امکان کنشگری آنها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیشتر در عصر رضاشاه، طرحها و برنامههای آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکلگیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برههی تاریخی، از حیث مسئلهی آموزش زنان، دورهی تکوین اولیهی سیاستها و برنامههای آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی ـ تحلیلی در پی بررسی رویکردها، طرحها و آهنگ تغییرات برنامههای آموزشی دختران در کتابهای درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویتیابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
حسن زندیه؛ وزیر منبری؛ محمدرضا زاده صفری
چکیده
طی سدهها و هزارههای متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی بهعنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کردهاند. مهمترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندانها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی ...
بیشتر
طی سدهها و هزارههای متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی بهعنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کردهاند. مهمترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندانها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی از این قبیل بوده است. خاندانِ اردلان، در نواحی غربی ایران، بهکرّات از این راهکار درجهت پیشبرد اهداف خود استفاده نمود، که نقطۀ اوج آن به سدۀ سیزدهم قمری بازمیگردد. در این سده حاکمان اردلان، با خاندان قدرتمندِ قاجار و خاندان محلیِ «وزیری» پیمان ازدواج منعقد کردند. مقالۀ پیش رو برآن است که به تأثیرات ازدواجهای سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در گسترۀ زمانی مذکور بپردازد. سؤال مقالۀ پیش رو عبارت است از اینکه ازدواجهای سیاسی درنهایت چه تأثیری بر تحولات تاریخ سیاسی اردلانها داشته است؟ بهنظر میرسد راهکار ازدواج سیاسی برای خاندان اردلان بهصورت دوپهلو عمل نموده است؛ بهگونهای که در کوتاهمدت، منافع موردنظر این خاندان را در سطوح گوناگون تأمین نمود، اما در درازمدت به یکی از مهمترین عوامل اضمحلال و سقوط نهایی این حکومت در کردستان تبدیل شد.